بارانباران، تا این لحظه: 15 سال و 5 ماه و 7 روز سن داره

برای باران

در بیمارستان - یکشنبه 30 مرداد

باز امروز از حدود ساعت 8:30 در بیمارستان بودیم . متاسفانه دکتر در مطب خودشون و در کلینیک فقط ویزیت میکنند . ناگزیر باران خانم رو بردیم بیمارستان . صبح دیدنش و حدود ساعت 1 دوباره توپ کوچولوی باران جون رو  مثل دفعه قبل بعد از بیحسی موضعی در آوردن. قبلا به همسرم گفته بودن که در دو مرحله این کار رو انجام میدن . با وجود بی حسی بارانم خیلی درد کشید. به خاطر یکی دو تا توده کوچکی که داخل کیسه بود ناچار شدن کمی هم در محل شکاف ایجاد کنند تا خارج بشه . نتیجه تست پس از چهار روز خوب بود و هیچ نوع باکتری مشاهده نشده بود . این توده رو هم به آزمایشگاه دادیم .قبل از شروع کار دکتر باران داشت شعرهای کت...
30 مرداد 1390

در بیمارستان - یکشنبه و دوشنبه 23 و 24 مرداد 90

    دختر کوچولوی ما به قول دکترش یه توپ کوچولو زیر بغلش داشت که مربوط به واکسن بدو تولدش بود . دکترش میگفتند از هر ٥ نوزاد در یکی به این صورت بروز میکنه و طبیعیه اما دخترگل ما باید همون چند ماه اول زندگی نازنینش و یا حداکثر تا پایان سال اول از این توپ راحت میشد اما سر باز نکرد و نشد. مدام تحت نظر پزشک متخصص اطفالش دکتر ثقفی بود . با صلاحدید ایشون در آخرین ویزیت گفتند که بهتره اونو در بیاریم . یکشنبه از حدود ساعت ٢ بعداز ظهر تا ٩ شب من و همسرم و بارن خانم درگیر معاینات تکمیلی برای آسوده شدن خیالمون بودیم . دکتر لاهیجی متخصص و جراح دست دخترم رو دیدند و برای بررسی و درمان دقیق تر دکتر ...
27 مرداد 1390

قلاب بافی

    دختر عزیزم :  نمیگم همه دخترا باید با هنر های دستی آشنا باشند اما حتی در شلوغترین و پرکار ترین روزای زندگی هم گاهی انجام کارهای دستی کمی از آشفتگی های ذهن آدم رو آروم میکنه . خوب یا بد ،من دلم میخواد دخترم بانویی تحصیلکرده و شاغل باشه و در کارهای تخصصی خونه هم رو دست نداشته باشه . تحصیل و شغل دلیلی نداره مانع کدبانو بودن آدم باشه . من  این ور و اون ور  دیده و شنیده ام که خانمها در مصاحبه ها و گفت و گوهاشون میفرمایند که من خانم خونه نیستم . یا از کارای خونه سر در نمیارم و یا فقط غذاهای چینی بلدم و . . . نمیخوام تو دختر خوشگلم از این دسته ...
9 مرداد 1390
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به برای باران می باشد